در دل بازارچه سراب، خانهای با نمای آجری، سردر قوسیشکل و دری چوبی با شیشههای رنگارنگ خودنمایی میکند. هارمونی آجرهای سفالی، پنجرههایی که با قاب چوبی درست کنار هم قرار دارند، چشم را مینوازد. این خانه روزگاری محل زندگی دکتر محمد نصیریان، چشمپزشک مشهدی، معروف به دکتر شیخ دوم بوده است.
خانهای که در عین زیبایی تا سه سال پیش همچون بسیاری از خانههای تاریخی، کمرش در گذر زمان خم شده بود و کمکم داشت به یکی دیگر از خانههای رو به احتضار شهر تبدیل میشد. خوشبختانه عاقبت این خانه به همینجا ختم نشد و با همت و علاقه برادران مرادی، جان تازهای گرفت، بهطوری که این روزها بهعنوان خانهموزه تاریخی «قربا» میتواند در محله جنت دوباره نفس بکشد.
هنوز هم در قلب این شهر پرازدحام، خانههایی باقی مانده است که وقتی از در آن وارد میشوید، گویی در ماشین زمان نشستهاید و میتوانید سالها به عقب بازگردید. خانه دکتر نصیریان یکی از همین خانههاست؛ خانهای در دوطبقه که قدمت آن به دوره پهلوی میرسد.
ورودی خانه با راهرو باریکی شروع میشود. یک سمت آن، راهپلهای برای رفتن به بالانشین خانه است و درمقابل راهرو هم در ورودی حیاط و دو اتاق قرار دارد. یکی از اتاقها، گالری صنایع دستی و سوغات معنوی مشهد است؛ گردنبندهای ورشوی ترکمن، قالیچههای دستباف، گلیم، رومیزیهای سوزندوزی و ابریشمی در این اتاق برای نمایش و فروش گذاشته شده است.
راه پلهها آجرچین است و در قسمت پاگرد پرده قلمکاری مربوطبه اواسط دوره قاجار با روایتی از شاهنامه نصب شده است. طبقه بالا دارای یک راهرو باریک و دو اتاق تودرتو با پنجرههای چوبی است. این طبقه «موزه هنرهای اسلامی» است. پردههای قلمکاری، لباسهای تمامابریشم مربوط به اعیان و اشراف، کلاههای سوزندوزیشده، در قابهای زیبایی بر دیوار این دو اتاق تودرتو نقش بسته است.
از دیگر اشیای این طبقه که بسیار چشمنواز است، کیف سکه، عرقچین، کیسههای نگهداری قند، سرمهدان و جای مُهر است که در ویترینهای چوبی نگهداری میشود. هرکدام از این وسیلهها دستدوز است و تزئینات خاصی دارد که در دوره قاجار بهعنوان تحفه به عروسخانمها هدیه میدادند. حتما شما هم ضربالمثل معروف «چه در چنته داری؟» را بسیار شنیدهاید.
اگر تاکنون نمیدانستید چنته چیست یا آن را از نزدیک ندیدهاید، در موزه تاریخی قربا چند چنته به نمایش گذاشته شده که مربوط به دوره قاجار است. (چنته کیسه کوچکی برای حمل وسایل ضروری است که یا فرد به دستش میگرفت یا آن را روی زین اسب میگذاشت.) در یکی از اتاقها میز خاصی قرار دارد.
یک درِ قدیمی بخش بالایی میز را تشکیل میدهد. این در بهدلیل قدمت زیاد برای اینکه آسیب نبیند با یک شیشه محافظت میشود. البته صندلیهای دور آن نیز مربوط به دوره پهلوی و معروف به صندلی روسی است. چند تابلو نقاشی، سجاده قلمکاریشده و کیف گلابتوندوزیشده از دیگر اشیایی است که زینتبخش بالانشین خانه شده. البته که ایوان قوسیشکل کوچک رو به صحن حیاط نیز این طبقه را دلنشینتر کرده است.
بین سالهای ۱۲۹۰ تا ۱۳۲۵ دورهگردی به بازارچه سراب میآمد که اهالی با شنیدن صدای «بستنی، آی بستنی» با خوشحالی از خانههای خود خارج میشدند. بسیاری از قدیمیها برای فرزندان خودشان از ظاهر این مرد بستنیفروش با لباس بلند پوستین و کفشهای چرمی یاد کردهاند. اکنون لباس، کفش و حتی قاشقک بستنی این دورهگرد در اتاق دیگر طبقه اول نگهداری میشود.
چرخ دستی این دورهگرد نیز در گوشهای از حیاط خانه قرار دارد. حیاط باصفایی که کف آن آجرچین است و با چند نیمکت و میز و صندلی پذیرای بازدیدکنندگان موزه با بستنی نمکی به شیوه قاجار است؛ درست مشابه همان بستنیای که مرد دورهگرد برای اهالی بازارچه درست میکرد. این بستنی تنها با شیر درست میشد.
شیر حدود ۱۰ساعت میجوشید تا قوام میآمد. از خامه و ثعلب در تهیه آن استفاده نمیشد. چون درگذشته برق و یخچالی وجود نداشت، برای نگهداری آن از یخ و نمک استفاده میشد. برای همین به آن بستنی نمکی میگفتند.
اشیای تاریخی خانه مربوطبه دوره قاجار و پهلوی اول است، اما هیچکدام از آنها متعلق به خود خانه نیست. اینکه چطور شد خانه دکتر نصیریان تبدیل به موزه تاریخی شده است را باید از برادران مرادی پرسید.
امید و ایمان مرادی دو برادر هستند که به قول خودشان از کودکی بین اشیای تاریخی قد کشیده و بزرگ شدهاند. پدر این دو جوان دهههفتادی حاجعبدالحلیم یکی از طراحان و فرشبافهای قدیمی بازار فرش بود که علاقه وافری به جمعآوری اشیای قدیمی داشت؛ علاقهای که از همان دوران کودکی به پسرانش نیز منتقل شد.
چون درگذشته برق و یخچالی وجود نداشت، برای نگهداری آن از یخ و نمک استفاده میشد
امید، برادر بزرگتر، درباره ایده و فکرشان برای نمایش این اشیا میگوید: از موقعی که خودم را شناختم، سفرههای قلمکاری، تابلوهای نقاشی قدیمی، لباسهای سوزندوزی و... در خانه ما وجود داشت و با آنها همانند یک وسیله ارزشمند رفتار میشد. البته اینگونه نبود که پدرم ما را از این وسایل دور کند؛ برعکس او میخواست درکنار این اشیای قدیمی، ریشههای خود را بشناسیم.
ایمان و امید بزرگ شدند و موقعی که به خودشان آمدند، دیدند دلباخته هر چیزی میشوند که رنگ و بوی گذشتهها را دارد. ایمان توضیح میدهد: نوجوان بودم که کنسول بازیام را به یکی از همکلاسیهایم دادم تا ظرف قدیمیاش را بخرم. کمی که بزرگتر شدیم هر پولی که دستمان میرسید، یک شیء قدیمی میخریدیم.
این دو برادر همیشه به این فکر میکردند که حتما افراد زیادی هستند که مانند آنها به گذشته علاقه دارند و چه خوب است که آنها هم بتوانند این وسایل را ببینند و لذت ببرند؛ بنابراین به پدرشان پیشنهاد کردند مجموعهای را که جمع کردهاند، در مکانی در معرض نمایش عموم بگذارند؛ «برخی از خانههای تاریخی شهر در چند سال اخیر تبدیل به کافیشاپ، رستوران یا اقامتگاه شدهاند. تصمیم ما این بود که وسایل مجموعهمان را در مکانی که با قدمت این وسایل تاحدودی همخوانی دارد، به نمایش بگذاریم.»
آنها بعد از پرسوجو و بازدید از چند مکان، میتوانند با خانواده دکتر محمد نصیریان ارتباط بگیرند و این مکان را اجاره کنند. ایمان توضیح میدهد: مرمت خانه سه سال زمان برد. درها پوسیده بود و دیوارها وضعیت خوبی نداشت؛ حتی حیاط خانه در چند سال آخر عمر دکتر از آجرچین به موزاییک تغییر پیدا کرده بود.
امید در ادامه حرف برادرش توضیح میدهد: با دیدن هر قسمت از خانه که مرمت میشد، لذت میبردیم و دلمان میخواست هرچه زودتر اشیای تاریخی مجموعه را برای نمایش آماده کنیم.
آثاری که در موزه تاریخی قربا به نمایش گذاشته شده، حاصل سیسال جمعآوری و سفر به شهرهای مختلف کشور است؛ «علاقه ما به این آثار فقط چشمنوازی آنها نبود، بلکه این نگرش را داشتیم که هرکدام از آنها با یک انگیزه قوی خلق شدهاند. حیف بود این مجموعه خصوصی باقی بماند.»
عید قربان امسال فعالیت خانه موزه تاریخی قربا آغاز شد؛ ایمان درباره انتخاب نام این موزه میگوید: جوانترین مجموعهدار مشهد هستیم و، چون این مجموعه با عنایت امامرضا (ع) شکل گرفت، در تمام مدت میخواستیم نام و نشانی از حضرت در خانه به چشم بخورد؛ بنابراین از واژه قربا از ریشه قرب بهمعنای نزدیکی استفاده کردیم، با این مفهوم که هرکس در آستان حضرت غریبالغربا برای زیارت آمد، از غربت به قربت رسید. یا بهعبارت بهتر در شهر غریبالغربا، غریب ها، قریب هستند.
مبلغ بازدید از موزه ۱۰۱هزارتومان تعیین شده است. امید در اینباره توضیح میدهد: این مبلغ برای بازدید، صرف چای و بستنی نمکی قاجار است.
با پیگیری از بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بیمارستان خاتمالانبیا (ص) و چند نفر از مشهدپژوهان، تنها اطلاعاتی که درباره دکتر نصیریان وجود داشت، تاریخ تولد او در سال۱۲۹۹ و تأسیس مطبی در محله نوغان در سال۱۳۳۵ عنوان شد. اما در گزارش «نوغان، محلهای که دیگر نیست» که آذر ۱۴۰۱ در روزنامه شهرآرا چاپ شده، اشارهای جزئی به زندگی این چشمپزشک شده است.
در این گزارش آمده است: دکتر محمد نصیریان بین اهالی نوغان به دکترنصیری معروف بود و جایگاه ویژهای بین ساکنان داشت، بهطوریکه بسیاری از مردم مشهد او را با پزشک مردمی، دکترمرتضی شیخ، مقایسه میکردند و حتی او را دکتر شیخ دوم میخواندند؛ چون دکتر نصیریان هم مانند دکترشیخ از بیماران نیازمندپول ویزیت نمیگرفت و حتی برای آنها مقرری ماهیانه درنظر گرفته بود که از طریق منشیاش به دست آنها میرسید.
همچنین بهزاد چوپانکاره، مشهدپژوه، در گفتگو با ما از دکتر نصیریان بهعنوان یکی از دوستان دکتر شاهینفر یاد میکند و توضیح میدهد: دکتر نصیریان در بیمارستان شاهینفر نیز بهعنوان پزشک فعال بوداست و بهدلیل علاقه بسیارش به موضوعات ادبی، مدتی منزل او که اکنون موزه تاریخی قربا شده، میزبان شاعران آن دوره بوده است. او در سال۱۳۸۴ در هشتاد وپنجسالگی در مشهد درگذشت.
بازارچه سراب نامی آشنا برای قدیمیهاست؛ مکانی که روزگاری سکونتگاه بزرگان و رجال قاجار بوده و عمارتهایی باشکوه در آن ساخته شده است. هرچند این بازارچه امروز تبدیل به بورس مغازههای فروش تابلوسازی شده، هنوز هم دراینمیان تعدادی از بناهای قدیمی که یادآور معماری سالهای گذار دوره پهلوی است، به چشم میخورد.
سرپرست پروژه ساماندهی بافتهای تاریخی سازمان بازآفرینی شهرداری مشهد با بیان اینکه نقشههای تاریخی مشهد نشان میدهد که سراب یکی از محلات قدیمی شهر و محل زندگی افراد متمول و مشاغل دولتی بوده است، توضیح میدهد: شهرداری مشهد با همراهی مالکان و همکاری میراث فرهنگی بهدنبال حفظ هویت تاریخی شهر است.
دکتر محمد نصیریان بین اهالی نوغان به دکترنصیری معروف بود و جایگاه ویژهای بین ساکنان داشت
بهزاد چوپانکاره میافزاید: برادران مرادی اعلام آمادگی کردند که خانه نصیریان را به موزه هنرهای اسلامی تبدیل میکنند؛ در همین راستا ابتدا استعلامات لازم انجام گرفت و ارزش تاریخی خانه که عمری بیش از هشتادسال دارد، مشخص شد.
او در ادامه میگوید: در مرمت بنا کفسازی طبقه اول اصلاح شد و حیاط به شکل آجرچین بازگشت و به معماری بنا هیچ خدشهای وارد نشد.
چوپانکاره با اشاره به اینکه خانههای داروغه و توکلی در حال حاضر با هویت خانه موزه تاریخی فعال هستند، توضیح میدهد: این دو خانه ازسوی شهرداری مشهد مرمت و برای بازدید عموم آماده شد، اما خانه تاریخی قربا اولین خانه موزه خصوصی شهری در مشهد است که به همت مجموعهداران دایر شده است.
بازارچه سراب بهجایمانده از محله سراب و مسیر اصلی تردد این محله بود که بهسمت دروازه سراب و خارج از شهر میرفت. رئیس اداره ثبت و حریم میراث فرهنگی خراسان رضوی با این توضیح میگوید: در این کوچه، تعدادی از بناهای تاریخی دوره قاجار هنوز بهجای مانده است. مجموعه خانه، آبانبار، مسجد و حمام مقبل ازجمله این بناهاست.
محمود طغرایی با اشاره به اینکه براساس اصول ساخت قدمت خانه دکتر نصیریان به دوره پهلوی اول میرسد، میافزاید: خانه دکتر نصیریان یا با نام امروز «خانه موزه تاریخی قربا»، با متراژ حدود ۱۳۰متر، در دو طبقه و زیرزمین ساخته شده است. درِ ورودی خانه از کوچه سراب باز میشود. سردرِ این خانه با طاق جناقی ساخته شده و تداعیکننده معماری سنتی و کهن مشهد است.
او میافزاید: خانه دکتر نصیریان جزو آثار ثبتی نیست، اما ویژگی منحصربهفرد این خانه تاریخی، تلاش شایسته تقدیر متولیان آن برای تبدیلکردن خانه به محلی برای روایتگری تاریخ شفاهی و معرفی نمونههایی از اشیایی با قدمت بیش از صدسال است که داستانهای شنیدنی دارند.
طغرایی یادآور میشود: درواقع این خانه محل گفتمان راوی با بازدیدکننده است، تاجاییکه راوی تلاش میکند بازدیدکننده را به گذشتهها ببرد و با برخی از جلوههای میراث فرهنگی ناملموس و دستاوردهای ارزشمند همچون قالیها و پارچههای قلمزنی آشنا کند.
* این گزارش سهشنبه ۹ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۵ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.